ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
کلام شهدا
وصیتنامه شهدا
ای شهیدان عزیز ما را شفاعت کنید شاید در مهمترین لحظات شهر و دیار را بدرود میگویم که شیطان با همة توانش سعی بر انصراف از رفتن مرا دارد و از طرفی ملائکه الله را میبینم که ما را به جبههها میطلبند. شاید تلخترین سفری که تا آخرین لحظات مردد به رفتن بودم. در این راه با توکل به الله گام نهادم و شهادت این حقیر معجزهای بیش نیست. خدایا برای اعتلای کلمة حق معجزه را هستی بخش همة آنهایی که به جبهه میروند با تمام وجود جان میدهند اما این مولاست که باید جان را بپذیرد و او جانهای آلوده را همچون نعش گناه نمیپذیرد./ شهید غلامرضا اوجی
***************
شکر خدایی را که توفیق یافتم در راه مبارزة حق علیه باطل شرکت کنم و آنچه که دارم با اخلاص تقدیم ایزد متعال کنم و آنچه حسین و یارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام پروانهوار دور آن میگشتند من هم بازیابم (شهادت). مادرجان، من هم اکنون میروم تا شعلة آتش که در درونم هست را خاموش کنم. من اکنون به سوی سنگر خالی همرزمم که به سوی الله شتافته پر میکشم و پروازکنان میروم تا دشمنان زبون را که قصد تجاوز به میهن عزیزم را دارد نابود کنم و دشمن باید بداند که هیچگاه سنگر اسلام خالی بماند. مادرم، دلم میخواهد این ایام آخر پیش آقایم حسین بروم، دست آقا حسین را ببوسم به خدا میروم میروم با قلبی از شادی پرشده تا خدای خویش را ملاقات کنم میروم با خونی که در رگهای من است./ شهید محمدرضا فاخته شهرستانی
****************
ادامه مطلب ...