خاطرات تفحص آرى! این پسر من است «معراج شهدا» شلوغ بود. سالن پر بود. جمعیت کم بود، ولى آنچه بیشتر به چشم مى آمد، تابوت هاى چوبى پیچیده در پرچم سه رنگ جمهورى اسلامى بودند. هر ساعت، خانواده اى مى آمد. پدرى و مادرى، برادرى و خواهرى،
آرام مى گریستند، ولى صدایشان مى آمد. از بدو ورود به سالن، سراسیمه
مقواهاى نصب شده روى تابوت ها را مى خواندند و گمشده خویش را مى جستند. خانواده اى وارد شد، مادرى و پدرى. برادرهاى شهید
هم بودند. تابوت را که در ردیف بالایى، رو به سقف بود، پایین آوردند. همه
بى تاب بودند. بخصوص مادر. تابوت که بر زمین نشست، صلواتى فرستاده شد و پس
از پرچم، درِ چوبى کنده شد. گریه ها شدت گرفت. صداها بلندتر شد. هق هق ها
به ناله تبدیل شدند. ولى مادر، آرام و ساکت بندهاى کفن کوچک را که به جثه
اى درهم پیچیده و کوچک مى ماند، همچون کودکى در قنداقه اى سفید، باز کرد.
چیزى نبود جز چند تکه استخوان زرد شده، زردى به رنگ خاک. جمجمه اى نیز در
کنار پیکر بود. با چشمانى که هنوز مى نگریستند. مادر مبهوت بود. برادرها، او را «برادر» خطاب مى کند و مى
گریستند; پدر نیز او را به نام پسرش صدا مى زد، ولى مادر همچنان، با
چشمانش، میان استخوان ها را مى کاوید، لحظه اى سر بلند کرد و رو به مسئولین
معراج شهدا که در کنارش بودند، گفت: «این پسر من نیست!» چرا؟ مگر پلاک
ندارد؟ چگونه مى گویى پسرت نیست. سر پایین انداخت و شروع کرد به جستن میان
استخوان ها; تکه پاره اى از شلوار بسیجى به
دستش آمد. او را که در دست گرفت، خطاب به بقیه گفت: «این تکه لباس، جیب
سمت راست شلوار پسر من است که میان استخوان هایش بوده، و این راز پسر من
است. هنگامى که عازم جبهه بود، تکه اى کش سفید و پهن داخل جیب سمت راست
شلوار او دوختم. ناخواسته این کار را کردم، شاید دلم مى گفت که سال ها باید
به دنبال او بگردم. حالا این تکه پارچه خونین، جیب شلوار است. اگر همان
گونه که خود مى دانم، کش مورد نظر داخل آن باشد، پسرم است، و گرنه، که
هیچ!»
فرازی از وصیتنامه شهدا
جهان بینی شهید وقتی که به «شهادت» فکر میکنم میبینم که واقعاً چه نعمیت
در دسترس مسلمانان قرا ردارد که باید بدان توجه کرد و علاقه نشان داد. من
خوشحال هستم که جانم را نثار اسلام و مکتب محمد(ص) و علی(ع) میکنم و ایدئولوژی من اسلام است؛ اسلامی که به من فهماند چگونه بیندیشم و چگونه راهم را انتخاب کنم./ شهید محمدرضا موحددانش ***************** «شهادت» در راه عقیده روح شجاعت و قهرمانی را میدمد، و
هنگامی که انسان فرزندان امت خود را میبیند که در راه عقیده جان خویش را
فدا کردهاند، وجدانش آرام و به این مسئله قانع میشود که عقیده بهتر از هر
چیزی است. در نتیجه اقدام به بذل جان خود به منظور حفظ عقیده که همان
اسلام عزیز است مینماید./شهید انور رمضانی *************** هر مکتبی برای پیشرفت و تکامل خودش احتیاج به خون شهیدان زمانش دارد تا بتواند خود را به سوی ملکوت سوق دهد./شهید غلامرضا جوادیان
نوروز در کلام شهدا
شهید ابوالقاسم صفدری در بخشی از نامهای که در آستانه سال نو برای خانوادهاش فرستاده، چنین مینویسد: برای عید نوروز تنها تبریکی که میتوانم برای شما بفرستم خبر پیروزی عملیات است. دوستان گرامی! من از شما کمال رضایت را داشته و دارم و از شما میخواهم که سلاح افتاده مرا برگیرید و راه شهیدان را ادامه بدهید و ما باید آن قدر در دریای خون شنا کنیم تا به ساحل پیروزی که همان آزادسازی مظلومان عالم از دست ظالمان است برسیم...
شهید احمد غفاری نیز مینویسد: مادر و پدر عزیزم سلام عرض میکنم. امیدوارم که حالتان خوب باشد من عید نوروز را به شما پدر و مادر و خواهران و برادرانم تبریک میگویم مادر جان شاید دیگر همدیگر را نبینیم. اگر خدا بخواهد من به آرزوی خود برسم بهترین پاداش این دنیای خود را گرفتهام... خداحافظ احمد غفاری
شهید امیر عشقی قوچانی خطاب به مادر و پدرش نوشته است:مادر و پدرم و خانواده عزیزم عیدتان پیروز ولی این عید، عید ما نیست. روزی که اسلام به پیروزی نهایی برسد عید نوروز ماست. پدر و مادرم هدف شهدا تحقق اسلام بود و با خون شهدا انقلاب تقویت میشود و هر روز که اسلام پیروز شد عید نوروز ماست که پرچم اسلام بر فراز بیتالمقدس به اهتزاز درآید.
شهید قدیر خلیلی در نامهای به خانواده و فرزندانش نوشته است:چون دیدم که امروز در خانه نشستن برای من ننگ است و واجب دیدم که به امام لبیک گویم و نتوانستم که دراین ایام عید نوروز بچههای شهدا را درخانه ببینم که عید ندارند و فرزندان من عید و شادی داشته باشند، فقط برای رضای خدا به جبهه حق علیه باطل میروم و اگر خداوند به من لطف فرماید که در خدمت شهدا باشم و همگی در خدمت سرور شهیدان حسین بن علی (ع) وصیت این حقیر این است که امت حزب الله اسلام را یاری کنند و امام عزیز را تنها نگذارند خانوادههای شهدا را فراموش نکنند.
در وصیتنامه شهید رضا طاووسی آمده است:الان که این وصیتنامه را مینویسم درست سال نو تحویل شده و نمیدانم چطور شکر خدای را به جا آورم که در این زمان مقدس، در این چنین مکان مقدسی هستم. من نمیدانم در این حمله چه خواهد شد، ولی اگر انشاءالله در این حمله راه کربلا باز شد و رزمندگان ما به پیروزی نهایی رسیدند که این آرزوی همه مسلمین جهان است ولی اگر باز هم راه کربلا باز نشد و من توفیق زیارت کربلا را نداشتم، از شما مردم شهیدپرور و مخصوصاً مادران شهدا و پدر و مادر خودم و خواهر عزیزم تقاضا دارم برای پیروزی رزمندگان اسلام و باز شدن راه کربلا دعا کنید. هر وقت دلتان شکست، آن زمان بهترین وقت برای دعا کردن است.
شهید ظهیر شکری گرجان نیز گفته است:مادر! امروز که روز عید میباشد و سال نو میگردد تمام دنیا در نظرم به ارزش یک مشت خاک کشورم و مصلحت دینم نیست و آنچه به جرأت و شهامت میتوانم برایت و قلب پر مهرت نثار نمایم این است که جان و روحمان در کالبد جسم مادیمان امانتی از جانب پروردگار است که دیر یا زود به امر الله بسویش پر میکشد و چه بسا بهتر است این روح در راه الهی طی طریقت نماید.
منبع : خبرگزاری فارس
کلام شهدا -قس
مناجات نامه شهدا
خدایا! تو شاهد باش که من از جان خویش که بهترین هدیهی تو بود گذشتم و در راهت بیدریغ تقدیم کردم و همچون فهمیدهها که به راهت روان شدند و آمدند، من هم راه تو را پذیرفتم، چون خودت فرمودهای که در ازای شهادت، بهشت را میدهم و این جسم مرا که از میان خاکهای پاک و خونین کربلای ایران آمده، بپذیر، که تنها رضای تو شرط است و الحق که از آتش سوزان جهنم هراسانم. شهید حسن نادعلی
*******************************
به نام خداوند بخشنده و مهربان، به نام خدایی که آمدنام از طرف او بود و رفتنام بهسوی او هدفم اوست، معبود و معشوق اوست و به نام معبودی که بخشنده است و رئوف، رحمان و رحیم است. به نام خدایی که در توبهاش به روی بندگان گناهکارش باز است. شهید عباسعلی نقوی
*******************************
ای پروردگار بخشنده و مهربان! روی به سوی تو آوردهام تا شاید گناهانم را ببخشایی و مرا از بندگان مخلص خودت قرار بدهی و مرا به خودم وامگذاری.
خداوندا! گرانبهاتر از خونم چیزی ندارم که تقدیم نمایم و اینک اگر تو بخواهی که این خونم و این هم جان بیمقدار و ارزشم، که تقدیم به تو و هدیه به اسلام میکنم.
ای پروردگار بزرگ! این بنده درمانده و ضعیف را که بهسویت آمده، از درگاهت مران. گناهانم را بیامرز و از درگاهت ناامیدم مکن!
خدایا بسیار در تلاش بودهام تا برای تو باشم و برای تو بندهای مخلص شوم، هرچند که لطف تو شامل حالم بوده، ولی شرمسار و سرافکندهام و امید بخشش دارم. شهید محمد نوروزی
ادامه مطلب ...کلام شهدا
وصیتنامه شهدا
ای شهیدان عزیز ما را شفاعت کنید شاید در مهمترین لحظات شهر و دیار را بدرود میگویم که شیطان با همة توانش سعی بر انصراف از رفتن مرا دارد و از طرفی ملائکه الله را میبینم که ما را به جبههها میطلبند. شاید تلخترین سفری که تا آخرین لحظات مردد به رفتن بودم. در این راه با توکل به الله گام نهادم و شهادت این حقیر معجزهای بیش نیست. خدایا برای اعتلای کلمة حق معجزه را هستی بخش همة آنهایی که به جبهه میروند با تمام وجود جان میدهند اما این مولاست که باید جان را بپذیرد و او جانهای آلوده را همچون نعش گناه نمیپذیرد./ شهید غلامرضا اوجی
***************
شکر خدایی را که توفیق یافتم در راه مبارزة حق علیه باطل شرکت کنم و آنچه که دارم با اخلاص تقدیم ایزد متعال کنم و آنچه حسین و یارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام پروانهوار دور آن میگشتند من هم بازیابم (شهادت). مادرجان، من هم اکنون میروم تا شعلة آتش که در درونم هست را خاموش کنم. من اکنون به سوی سنگر خالی همرزمم که به سوی الله شتافته پر میکشم و پروازکنان میروم تا دشمنان زبون را که قصد تجاوز به میهن عزیزم را دارد نابود کنم و دشمن باید بداند که هیچگاه سنگر اسلام خالی بماند. مادرم، دلم میخواهد این ایام آخر پیش آقایم حسین بروم، دست آقا حسین را ببوسم به خدا میروم میروم با قلبی از شادی پرشده تا خدای خویش را ملاقات کنم میروم با خونی که در رگهای من است./ شهید محمدرضا فاخته شهرستانی
****************
ادامه مطلب ...مسجد در کلام شهدا
به برادران و خواهرانم بگوئید، مساجد را خالى نکنند و آنجا را پر کنند و در آن مکان کلاسهاى عقیدتى بر پا کنند. شهید مسلم شکیبا
************************
مساجد را همیشه پر کنید و نمازهایتان را در مسجد بخوانید، چون مسجد سنگر اسلام است و به قول امام عزیز به نماز اهمیت دهید. شهید حشمت رضایى
************************
از امت شهیدپرور تقاضا دارم، که مساجد را پر کنید. در تشییع جنازه ها شرکت کنید. جبهه و جنگ را در برنامه و امور زندگى قرار دهید، از کمک به جبهه دریغ ننمایید. شهید محمدرضا فدوى
ادامه مطلب ...یاران شهدا روایت می کنند:
شهدا ونماز
فصل اول: خاطرات مربوط به وضوی شهیدان
1- شهید مسعود احمدی نسب:
زمستان 52 را فراموش نمیکنم. هوا خیلی سرد و یخبندان بود. رفته بودیم تهران که سری به پدر بزرگش بزنیم. صدای اذان صبح که از مسجد محل به گوش رسید، مسعود احمدی نسب که آن وقت یازده سال داشت برخاست و از آبی که یخ زده بود باری وضو استفاده کرد. پدربزرگ او که شاهد ان صحنه با شکوه بود خوشحال شد و گفت:خدا را شکر که در این روزها میبینم نوههایم مذهبی و اهل نماز و دعا هستند.
***************
2- شهید نادر پشکوهی:
نادر بینهایت به قرائت قرآن علاقه داشت، بخصوص سوره والفجر را زیاد میخواند. که حتماً رابطهای بود بین علاقه او به این سوره و شهادتش درعملیات والفجر 8 اکثر شبها تا نیمه شب بیدار بود و بر سجاده با خدایش را رزاو نیاز میکرد.
یادم میآید نادر همیشه میگفت: شهادت یک انتخاب است، نه یک اتفاق. اذان ظهر بود که پا به دنیا گذاشت و در 22 سال عمرش حافظ اذان و نماز و قرآن بود و در اذان مغرب نیز به فیض عظیم شهادت نایل گشت.
چهل وصیتنامه شهدا
1- شهید حسین بیگلری محل تولد آذربایجان غربی:
«برادران! خدای نکرده نماز را از یاد نبرید تا آنجا که میتوانید خوابتان را کم کنید. درس خوانده و در سنگر مدارس برای حفظ اسلام علم یاد بگیرید و با هم با صمیمیت زندگی کنید و بیشتر مطالعه کنید»
2- شهید کریم اسلامی محل تولد تهران، تاریخ شهادت 1364:
«بر شما باد نماز و نمازهای جمعه و جماعت که با شکوه برگزار گردد. بر شما باد جهاد با اموال و انفس. از غیبت و تهمت و دروغ دوری کنید و بر شما باد امر به معروف و نهی از منکر»
3- شهید اژدر بیهقی تولد استان اصفهان، تاریخ شهادت 1365:
«عمر خود را صرف لذایذ و هوی و هوس نکنید و مشغول تزکیه و خودسازی و جهاد اکبر شوید و مرگ را همیشه در جلو چشمان خود مجسم سازید تا از یاد خدا غافل نگردید.» ادامه مطلب ...
کلام شهدا
جبهه از منظر شهدا
من دست از جهان شسته ام و براى ملاقات خداوند به کربلاى خوزستان آمده ام، خدایا! از تو مىخواهم که، مرا با اصحاب حسین(ع) محشور کنى. آرزو دارم که، بر خاک داغ خوزستان در خون خود بغلطم و به یاد عاشوراى حسینى خود را در قدم مقدسش بیفکنم. شهید حسن پارسا
**********************
آیا کسى به خود اجازه مىدهد که با چشم خود ببیند که جنایت کاران و متجاوزان دست به سوى اسلامش، شرف و کشورش دراز کرده و قصد نابودى آن را داشته باشند و سکوت اختیار کند. من اکنون مىروم که با خدایم ملاقات کنم، مىروم تا آتشى را که در درونم مشتعل شده خاموش نمایم، من هم اکنون به سوى سنگر خالى هم رزمم به سوى لانه با صفاى جبهه و جنگ پرواز مىکنم که دشمن بداند، هیچ وقت سنگرها خالى نمىماند. شهید احمد ولى پور
**********************
على جان، جایت بسیار خالى است. این مکان، مکانى است عرفانى، این جا، جایگاه عاشقان به الّله است. شهید محمدرضا فدوى
**********************
معنویت حاکم بر جبهه ها را حفظ و از رزمندگان مىخواهم که آن معنویت را با خود به پشت جبهه ها بیاورند، تا ایران را سراسر به دانشگاه کربلا مبدل سازیم. شهید پرویز محمدى
ادامه مطلب ...مبانی،آثار و آسیب های فرهنگ جهاد و شهادت از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)
مقالات فرهنگ ایثاروشهادت
چکیده
پیش فرض مقاله پیشرو این است که حضرت امام از جهت تئوری و عمل از پیشتازان
فرهنگ جهاد و شهادت می باشد.این مقاله در پی بررسی مبانی جهان شناسی،انسان
شناسی،فقهی جهاد وشهادت در اندیشه امام از یک سو،تاثیر آن در همبستگی و
نشاط اجتماعی از سوی دیگر و غایت آن از سوی سوم می باشد. و به.جهان شناسی
فرهنگ جهاد، توحیدی« ازاوئی و سوی اوئی» است. مجاهد در سفرچهارم از مراحل
سلوک الی الله است، با انجام تکلیف اجتماعی و تاریخی راه بازگشت بشر به سوی
خدا را باز می کند. فرهنگ جهاد ،از نظر هستی شناختی صعود الی الله ،سیر
راه از ملک به ملکوت از نظر طبیعت به مقام قرب و نیل به «عند ربهم یرزقون
»است ،از انسان شناختی بازگشت به فطرت اصیل واز نظر فقهی انجام تکلیف الهی
است. فطرت اصیل انسان، حق خواه و حقیقت جو است.انسان راه وصول به خیر مطلق
را از طریق فطرت می پیماید . امام خطابات شرعی را به خطابات قانونی و
خطابات شخصی تقسیم می کند .تنجز و فعلیت یافتن دومی مشروط به شرایطی مثل
علم،قدرت است.حدیث رفع قلم شامل این نوع خطاب است ،اما خطابات قانونی به
هیچ شرطی مشروط نیست .همه مکلف به انجام آن هستند و اگر نتوانستند معذورند
نه بدون تکلیف .جهاد در راه خدا از تکالیف نوع دوم است.بنابراین اگر جهاد
واجب باشد و کسانی قادر به انجام آن باشند و حضور پیدا نکنند،مقصر خواهند
بود.مبارزه با ظلم و طاغوت و فساد اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و ...داخلی
ومبارزه با تهاجم بیگانگان،مجاهده برای تاسیس حاکمیت الله و اجرای احکام
الهی،تکلیف شرعی هستند نه ایثار اخلاقی.
فرهنگ ایثار و شهادت و مساله امنیت ملی
فرهنگ شهادت طلبی عبارت از وضعیت و شرایطی که طی آن مردم یک کشور بر اساس
میل و علاقه شدید نسبت به باورها، اعتقادات و سرزمین خود اقدام به فداکاری
های بزرگ؛ بذل جان و دست کشیدن از تمام هستی و دارائی خود می نمایند.آنان
با روحیه ای سرشار از شهادت طلبی،ایثار و از خود گذشتگی آمادگی دارند تا با
تمامی تهدیدات نسبت هب حیات فیزیکی،اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی خود مقابله
کنند. نعمیق و تحکیم چنین روحیه ای و گسترش آن در بین آحاد افراد یک سرزمین
عامل مهم و رکن اصلی در تامین و تداوم امنیت ملی آن سرزمین می باشد. بر
این اساس این نوشتار در صدد است تا رابطه این مهم یعنی فرهنگ شهادت طلبی با
مقوله بسیار مهم و حیاتی امنیت ملی را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار
دهد، در این مقاله مباحثی همچون مفاهیم، کلیات و تعاریف مربوط به امنیت ملی
و همچنین خاستگاه اعتقادی شهادت، روحیه و فرهنگ شهادت طلبی و ارتباط آن با
امنیت ملی مطالعه و بررسی می شود که امیدواریم درک روشن و مفیدی از مساله
را ارائه نماید.
شرمنده ی شهدا-مطالب شهدا
چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم .
پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است .
کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود
دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله و شقایق شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید :
چرا آلاله آنقدر سرخ است
ادامه مطلب ...