یادو خاطره  شهدا

یادو خاطره شهدا

گسترش فرهنگ ایثار و شهادت
یادو خاطره  شهدا

یادو خاطره شهدا

گسترش فرهنگ ایثار و شهادت

شهید والامقام: داوود نانوایی

شهید والامقام داوود نانوایی.

شهادت:1364

محل شهادت: مهران عملیات کربلای 4


شهیدوالامقام: داوود نانوایی


                                                               روحش شاد وبادش گرامی باد

                                                   شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات

شهید والامقام : محمّدرضا علی گلیان

شهید گرانقدر محمّد رضا علی گلیان

شهادت: 65/10/24

محل شهادت: شلمچه -کربلای 5


شهید والامقام : محمدرضاعلی گلیان


شهید والامقام: محمدرضا علی گلیان


                                                    روحش شاد ویادش گرامی باد

                                     شادی ارواح شهدا وامام شهدا صلوات

مراسم معنوی هیئت فاطمیون در حسینیه شهید محمد علی دولت آبادی

سخنرانی استاد گلیان در مراسم معنوی هیئت فاطمیون واقع در حسینیه شهید دولت آبادی


                                                     السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع)

جلسه ماهیانه هیئت فاطمیون در محل حسینیه شهید محمد علی دولت آبادی(هیئت زوّارالحسین(ع)) با سخنرانی استاد گلیان ومداحی برادران ابوذر نظری ومحمد حسین آخوندی برگزار گردید.                                              

در ادامه جلسات ماهیانه هیئت فاطمیون، جلسه ماهیانه (25/6/94) در محل حسینیه شهید دولت آبادی برگزار گردید.

قرائت آیات روح بخش قرآن مجید آغازگر مراسم معنوی این شب بود که با قرائت دعای زیارت عاشورا ادامه یافت.

سخنرانی استاد گلیان برنامه بعدی هیئت بود که ایشان سخنان  گهربارخود را در باب برای رضای خدا بودن کارها آغاز نمودند .همچنین ایشان در باره همراه بودن شعور کافی در مراسم های مذهبی وعزاداری های حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) با شور حسینی تاکید نمودند.

مداحی  ومرثیه خوانی براداران گرامی ابوذر نظری ومحمد حسین آخوندی پایان بخش مراسم این شب معنوی بود که مستمعین از این مراسم نهایت فیض را بردند.

در پایان مراسم نیز برادر مرتضی داوودی چند توصیه و پیشنهاد برای نقشه راه هیئت بیان نموده که با استقبال حاضرین همراه گردید.

مداحی برادر ابوذر نظری در مراسم هیئت فاطمیون ،حسینیه شهید دولت آبادی
ادامه مطلب ...

بیانات کمتر خوانده شده رهبر انقلاب در باره هیئت های مذهبی

بیانات کمتر خوانده شده مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در دیدار با مداحان/ انتقاد از لخت‌شدن و بالا و پایین پریدن در سینه‌زنی‌ها

 

اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را ــ که عظمت او به‌خاطر شهادت است، عظمت او به‌خاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او به‌خاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همه‌ی خواسته‌ها، از همه‌ی مطلوبها، تبدیل کنیم به یک نقطه‌ی سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
والحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. اللّهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها عدد ما احاط به علمک.

ادامه مطلب ...

هفت نکته اساسی در کلام رهبری(مدظله العالی) درباره هیئت های مذهبی

هفت نکته اساسی در کلام مقام معظم رهبری(مدظله العالی) درباره هیئت های مذهبی

 

رهبر انقلاب(مدظله العالی) رهنمودهایی درباره هیآت های  مذهبی و مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) ارائه فرموده اند که بخش های مهم بیانات معظم له در ادامه از نظر خواهد گذشت:
۱هیئتی بودن به معنای نظم اداری نیست/هیئت برخاسته از اراده دینی مردم است
  
اسم هیئت در آن تبادر عرفى، [به معنى‌‌] بى‌‌نظمى است؛ می گویند فلانى هیئتى عمل می کند، یعنى بى‌‌نظم عمل می کند. خب، هیئتى بودن ـ که به اصطلاح تعبیرى از بى‌‌نظم بودن است ـ به‌‌خاطر چیست؟ به‌‌خاطر این است که وقتى کسى وارد هیئت امام حسین(ع) می شود، هیچ‌‌کس به او نمی گوید فلان جا بنشین، فلان جا ننشین؛ فلان جور بنشین، فلان جور ننشین؛ کِى بیا، کِى برو؛ کاملاً همه‌‌ تحرّکات، برخاسته‌‌ى از اراده‌‌ مردم و خواست خود مردم است که آن هم ناشى از ایمان آنها است. این چیز خیلى خوبى است، این را باید نگه دارید؛ یعنى ارتباط هیئت را به ایمان مردم و عشق مردم و جاذبه و گیرایى خود هیئت و خود این کانون را براى دلهاى مردم باید نگه دارید، این را باید حفظ کنید، یعنى جورى نشود که حالت ادارى و مانند اینها پیدا بکند.  
ادامه مطلب ...

زندگینامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)

زندگینامه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)

زندگینامه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)

  

عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد . پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبة بن قیس .

 

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت ۷۹ سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام ، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارک امام رضا علیه السّلام ، امام محمّد تقی علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است .

 

این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .

 

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمّه معصومین علیهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین ، آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن ، شناخت و معرفتی وافر داشت .

 

ستایشهایی که ائمّه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را که سؤال و مشکلی داشتند، راهنمایی می فرمودند که از حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می شمردند و معرّفی می فرمودند .

 

در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشّهداء، امام حسین علیه السّلام بیان شده است.

شهید محمد علی دولت آبادی در حرم عبدالعظیم حسنی(ع)

  

ادامه مطلب ...

تروریسم خوب، تروریسم بد


http://s3.picofile.com/file/8211340334/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85_%D8%AE%D9%88%D8%A8_%D9%88%D8%A8%D8%AF_1_.jpg

تروریسم خوب، تروریسم بد

از نگاه اسلام، تروریسم، امری منفور و مردود است؛ ولی از دید مستکبران که همه چیز را در نگاه ابزاری خویش می بینند، تروریسم دو نوع است: خوب و بد؛ که البته بدی و خوبی هم باز در قاموس فکری مستکبران با معیارهای خوب و بد در نگرش خداباوران تفاوت دارد.

یکی از مضحک ترین اموری که در دنیای کنونی می توان دید، وارونه کردن حقایق و واقعیت ها و اختلاط عناوین و اسامی است. به گونه ای که یک هنجار زشت و پست را در ذیل عنوانی نیک، مخفی داشته و حقایقی متعالی را تحت عنوان و اسمی نفرت انگیز، معرفی می کنند. بدیهی است که در این مکاره بازار، هر که رسانۀ قوی تر و بیشتر در اختیار داشته باشد، در تخدیر اذهان مردم و فریب دادن مخاطبانش موفق تر خواهد بود؛ تا بدانجا که در موارد زیادی حتی دارندگان حقایق متعالی باورشان می شود که آن حقایق، در حقیقت امری منفی و مذموم است و از سوی دیگر اشخاص بسیاری از جوامع دارای پیشینه ضعیف ارزشی و معرفتی، گمان می برند چیزی که به عنوان ارزش بدانها معرفی شده، واقعا ارزش و یک هنجار مثبت است. «تروریسم» و «تروریست» از همین دست امور منفی است که در مصادیق روشن خود در غرب وجود داشته و دارد، ولی آنان اقدامات خود را ترور نام ننهاده و در طرف مقابل برای اقدامات درست دشمنان ومخالفان خود از تعبیر تروریسم استفاده می کنند و افراد و نیز دولت های مخالف خود را بدان می شناسند.[۱]
ادامه مطلب ...

چشم چرانی، آثارو راهکار درمان

چشم چرانی،آثاروراهکار درمان

چشم چرانی متاسفانه یکی از بیماری ها و عادت های ناپسندی است که برخی از افراد جامعه به دلایل مختلف بدان دچار می شوند. به منظور مبارزه با این عادت ناپسند, اولا لازم است نسبت به مفهوم, آثار و عواقب و زمینه های بروز آن آگاهی بدست آورد و سپس از راهکارهای عملی برای کنترل آن سود جست. در نوشته زیر تقریبا تمامی آنچه شما در زمینه کنترل چشم و درمان چشم چرانی بدان نیاز دارید, آمده است که امید واریم مفید باشد.

معنای چشم چرانی: چشم چرانی در مقابل غض بصر و چشم پوشی, به معنای نگاه خیره و شهوت آلود به نامحرم است که با انگیزه لذت طلبی جنسی انجام می شود. ما در روابط اجتماعی خود با دیگران چه جنس مخالف یا موافق به طور طبیعی با آنها ارتباط حضوری و کلامی داریم و به آنها نگاه می کنیم, نگاهی که به هیچ وجه در آن بحث تحریک شهوت و لذت جنسی مطرح نیست, این نگاه ها داخل در مقوله چشم چرانی نیستند, ولی نگاه های ادامه داری که با انگیزه لذت جنسی انجام می شود و به تحریک شدن غریزه و میل جنسی می انجامد, تحت عنوان چشم چرانی تعریف می شود.

در قرآن آمده است :  «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم » به مومنین بگو چشم های خویش را بپوشانند. یغضوا از ماده "غض" به معنی نگاه و صوت کوتاه می باشد و نقطه مقابل آن خیره نگاه کردن و صدا را بلند کردن است . منظور این است که انسان به هنگام نگاه کردن معمولاً منطقه وسیعی را زیر نظر می گیرد ؛ هر گاه نامحرمی در حوزه دید قرار گرفت ، چشم را چنان فرو گیرد که آن نامحرم از منطقه دید مستقیم و عمیق او خارج شود, یعنی به او نگاه خیره نکند اما راه و چاه خود را نیز ببیند. درحدیثی که ویژگی های رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ را توصیف می کند چنین آمده است : « و اذا فرح غض طرفه » وقتی که خوشحال می شد چشمانش را به صورت نیمه بسته در می آورد . مرحوم مجلسی این جمله را در بحارالانوار چنین تفسیر کرده است: پلک چشم را می شکست و سر را پایین می انداخت و چشمها را نمی گشود, چنین می

کرد تا از سبکسری و سرمستی به دور باشد . پس غض بصر یعنی کم کردن نگاه و خیره نشدن.

ادامه مطلب ...

گناه کبیره

گناه کبیره

گناه چیست؟

 «گناه» عملی است که با اراده و رضایت الهی در تضاد بوده ، با ایجاد نوعی “ تاریکی" معنوی در نفس انسان، آدمى را از خدای متعال که "نور" آسمانها و زمین است، دور مى‏سازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خدا مى‏گردد.

تعیین این که چه چیزی گناه است و چه چیزی ثواب از طریق کتاب و سنت مقدور است، زیرا در بسیاری از موارد، گناه بودن عملی قابل تشخیص عقلانی نیست و خدای متعال است که این موارد را به اقتضای علم و حکمت مطلق خود، از طریق وحی و دین، برای بشر بیان نموده است.

ادامه مطلب ...

کارکرداجتماعی هیئت های مذهبی


کارکرداجتماعی هیئت های مذهبی

هیأت های مذهبی از قدیمی ترین نهادهای مردمی و اجتماعی بوده که حول محور حب اهل بیت عصمت و طهارت و تعظیم شعائر دینی به خصوص بزرگداشت ایام شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداله الحسین (ع) فعالیت می نمایند.

در یک نگاه بسیار کلی و گذرا بر تاریخچه هیأت های مذهبی می توان گفت این نهاد مردمی دینی بلافاصله پس از واقعه عاشورا و از طریق بازماندگان آن حماسه (چه آنهایی که مقدر نبود شهید شوند، چه آنهایی که از قافله عقب ماندند و چه آنهایی که در آن زمان قصد حضور نداشته، اما بعد ا پشیمان شدند) به صورت های مختلف نشو و نمو گرفت .

در تعظیم شعائر دینی و پاسداشت فرهنگ عاشورا در زمان های مختلف، مخالفت ها و موافقت ها و حال و هوای متفاوتی حاکم بوده است.

این عزاداری ها و سوگواری ها پس از حماسه عاشورا و هنگام ورود اهل بیت به شهر کوفه و افشاگری هایی که شد، آغازگردید و بعد از آن با حضور توّابین و عملکرد آنها، رنگ و بوی دیگری یافت و در ادامه به اهتمام خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام)، دوستداران اهل بیت و شیعیان، متفکرین و اندیشمندان و بزرگان دین ادامه یافت .

 

صد البته اصلی ترین رسالت هیأت های مذهبی اقامه عزاداری و سوگواری و ذکر مصیبت در شهادت حضرت سید الشهدا و احیاء فرهنگ پرشور و شعور و بالنده عاشورا و تعظیم شعائر مذهبی و دینی است. اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته، نقش اجتماعی هیأتهای مذهبی در جامعه و کارکرد آنها در برقراری تعاملات در سطوح مختلف مردمی است.


 

فرهنگ عاشورا و مکتب حسین (ع)

درس آموز ابعاد گوناگون زندگی بشر و متفکرین، خاصه شیعیان بوده است.

به عنوان نمونه؛ مهاتما گاندی، رهبر اندیشمند انقلاب و تحول بزرگ هند می گوید: من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندم و توجه کافی به صفحات کربلا نمودم و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین پیروی کند .

میسیو باربین، اندیشمند آلمانی می گوید: تا به امروز تاریخ بشریت نظیر چنین شخص مآل اندیش و فداکاری به خود ندیده و نخواهد دید. هنوز اسرای حسین (ع) نزد یزید نرسیده بودند که علم خونخواهی حسین برافراشته شد و نهضت عظیمی علیه یزید آغاز گردید .

 

به جرأت می توان گفت، قسمتی از فرهنگ شخصی هر شیعه و بخش اعظم فرهنگ و تمدن اسلامی شیعی، نشأت گرفته و متأثر ازفرهنگ عاشورا است .

در این راستا و با توجه به شعائر و اهداف عالی و بلند حاکم بر حرکت حسین بن علی و فرهنگ عاشورا، هیأت های مذهبی نیز ضمن اقامه عزاداری و سوگواری و بزرگداشت مناسبت های اسلامی در دیگر شئون اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، انسانی و ... که در شرع مقدس اسلام و احادیث معصومین(علیهم السلام) آمده است، وارد شده و نسبت به اجرای آن با جدیت فراوان می کوشند .

هویت بخشی و الگوسازی

یکی از کارکردهای بسیار مؤثر هیأت های مذهبی، الگوسازی، مبتنی بر دین باوری و رعایت هنجارها، ارزش ها و اخلاقیات است .

افراد با حضور در دسته جات، تکایا و حسینیه ها و استماع احادیث و درس های اخلاقی و گوش دادن به ایات الهی و اشعار مداحان در مدح و ثنای اهل بیت به صورت علمی و کاربردی (تعلیم و تربیت)، راه به فرهنگی می برند که مبنای آن رعایت معنویات،اخلاقیات، اصول و مبانی انسانی، خودشناسی و خداشناسی است. این کارکرد، انسان را برای رسیدن به یک هویت مذهبی و حیات دینی کمک
می کند .

تعالی جویی و فضیلت طلبی

یکی دیگر از کارکردهای هیأت های مذهبی مساعدت، بسترسازی و کمک به انسان ها برای تعالی جویی و فضیلت طلبی است.

در این نهاد مذهبی که ملاک تفوق و برتری، صرف ا عشق و علاقه به اهل بیت (ع) و رعایت شرع مقدس اسلام و دستورات الهی است،

افراد در کنار هم جمع شده، بر اساس و چارچوب فعالیت های خداپسندانه و تقرب در درگاه باری تعالی تلاش می نمایند تا مسیر تعالی را بپیمایند .

 

کنترل غیر مستقیم انسان ها

از دیگر کارکردهای اجتماعی مؤثر هیئات مذهبی و دیگر نهادهای دینی، کنترل غیر مستقیم جامعه و افزایش حال و هوای معنوی است.

در بررسی های به عمل آمده در ایام و مناسبت های اسلامی، تعظیم شعائر دینی به خصوص در ماههای محرم، صفر، رمضان و فصول نیایش مشخص شده، انسان ها کمتر دچار هوای نفس شده، حتی بزه کاران، مجرمین، مفسده جویان نیز بعض ا در این ایام از فعالیت های غیر اخلاقی انسانی و انحراف آمیز خود کاسته و به سوی معنویات و برنامه های الهی روی می آورند .

 

پر نمودن اوقات فراغت

یکی دیگر از تعاملات هیأت های مذهبی، پر نمودن اوقات فراغت افراد، به طور منسجم و نهادینه است. افراد و اعضایی که فصول اشتراک دیگر اجتماعی، قومی، فکری و... دارند، غیر از ایام خاص مذهبی و تبلیغی و مناسبت های اسلامی چون ماه های محرم، صفر، فاطمیه و رمضان، در دیگر ایام سال به صورت گروه های کوچکتر گرد هم جمع شده و نسبت به اجرای برنامه های مختلف دینی، چون قرائت قرآن، ادعیه، زیارتنامه ها، برگزاری کلاس های آموزشی، اخلاق، احکام و علوم دینی و برنامه های فرهنگی و دینی اهتمام و اقدام می نمایند .

 

مساعدت، دستگیری و انفاق

هیأت های مذهبی در زمینه های دیگری چون انجام اعمال انسان دوستانه، انفاق و دستگیری از محرومین، تهیه جهیزیه و امکانات اولیه زندگی برای تازه عروسان و زوج های جوان کم توان، ایجاد صندوق های قرض الحسنه و اهداء وام های بدون بهره و راه اندازی سیستم های خدمات درمانی رایگان و... به واسطه ایجاد ارتباط بین افراد خیر و توانمند جامعه با افراد بی بضاعت و کمتوان فعالیت می نمایند .

 

هیأت های مذهبی در جمع آوری مساعدت های کم و زیاد مردم به عنوان نذر و توزیع آن در قالب هایی چون اطعام گسترده مردم،به ویژه در مناطق محروم نیز فعالیت چشمگیری داشته که این نیز، تعاملی است مناسب بین هیأت و جامعه .

موارد مطروحه، قسمتی از کارکرد هیأت های مذهبی است که کمتر به آن پرداخته شده است. ناگفته نماند، آسیب ها و آفت هایی نیزبعضاً بر پیکره هیأت های مذهبی می نشیند که اگر راهکار مناسب برای رفع آنها از طریق مسئولین هیئات مذهبی و دست اندرکاران هیأت و هیأت داران تدبیر نشود، بروز انحرافاتی را به دنبال خواهد داشت .

Tahiyat.ir                                                                                                                                                                             

تاثیرنقش فرهنگ ایثار وشهادت برارتقاء معنوی بسیجیان


تاثیرنقش فرهنگ ایثار وشهادت برارتقاء معنوی بسیجیان

مقدمه

آنچه باعث بقای اسلام و نظام اسلامی است فرهنگ ایثار و شهادت است و این فرهنگ برگرفته از فرهنگ عاشورا بوده که ما باید به آن توجه ویژه ای داشته باشیم. توجه به فرهنگ ایثار و شهادت راز بیمه شدن کشور در برابر دشمنان است. جامعه امروز نیازمند گسترش فرهنگ ایثار و شهادت است که در این زمینه همه دست اندرکاران وظیفه مهمی را بر عهده دارند. دوران هشت ساله دفاع مقدس مشعلی است که همیشه فروزان است و نیازهای فکری و معنوی نسل فعلی و نسل های بعدی را تأمین می کند. و نیازمند معرفی رشادت های رزمندگان در طول هشت سال دفاع مقدس به نسل سوم انقلاب است. تفاوت دفاع مقدس ما با بقیه جنگ ها در روحیه معنویت و ایثار و فداکاری رزمندگان بوده است که این روحیه در هیچ جنگی در دنیا دیده نشده است.

ادامه مطلب ...

شناخت اصلاح‌طلب واقعی


شناخت اصلاح‌طلب واقعی


مقوله اصلاحات از جمله واژگانی است که به جهت گستره معنایی آن مورد سوءاستفاده فراوانی واقع شده است. به تعبیر قرآن حتی کسانی که در زمین فساد می‌کنند وقتی به آنها گفته می‌شود فساد نکنید در جواب می‌گویند که ما فقط در حال اصلاح کردن هستیم (قالوا انما نحن مصلحون). بنابراین سؤال اصلی در اینجا این است که ملاک تشخیص اصلاح طلب و اصلاح‌گر واقعی از غیرواقعی چیست؟ و چگونه می‌توان آنان را از یکدیگر تمییز داد؟ مقاله حاضر در مقام تبیین این موضوع است که بر اساس تحقیقات به عمل آمده واژه اصلاحات با سایر مقوله‌های ارزشی ارتباط تنگاتنگ دارد و اصلاح طلب و اصلاح‌گر واقعی کسی است که در سایر مفاهیم ارزشی مانند توبه، عمل صالح، تقوی، ایمان، اخلاص و ... بتواند التزام عملی داشته و خود را مزین به آنها بنماید. اینک با هم مطلب را از نظر می‌گذرانیم.


جایگاه و اهمیت اصلاحات
یکی از واژگان و اصطلاحاتی که کاربرد بسیار فراوانی یافته و در سال‌های اخیر به سبب تحولات سیاسی گسترش رو به افزایش داشته، اصلاحات است. این واژه یکی از اصطلاحات قرآنی و اسلامی است که در قرآن نیز کاربرد بسیار داشته و در معانی چندی به کار رفته است. ظرفیت بسیار بالای این واژه و اصلاح قرآنی این امکان را به گوینده می‌بخشد تا بتواند مفاهیم چندی را با آن منتقل سازد. در روایات و سنت اسلامی این واژه نقش بسیار حساسی را در اندیشه اسلامی ایفا کرده است. به طوری که نمود و تجلی کامل آن را در نهضت امام حسین (ع) می‌توان ردگیری و شناسایی کرد. آن حضرت در تحلیل و تبیین هدف نهضت خود ضدحکومت غاصب و باطل یزیدی و خلافت اموی به مسئله بازسازی در امت جد خویش و اصلاح در میان ایشان اشاره می‌کند و می‌فرماید: «ما خرجت اشرا و لابطرا ولکن خرجت لاصلاح امه جدی محمد، الموت احلی من دخول النار» (برای فساد و تباهی خروج نکرده‌ام بلکه برای اصلاح در امت جدم، حضرت محمد (ص) ، بیرون آمده‌ام؛ زیرا مرگ شیرین‌تر از وارد شدن در آتش دوزخ است.) به نظر آن حضرت همراهی با دولت اموی و کوتاهی در قیام ضد آن به معنای نادیده گرفتن حدود و قوانین الهی و آموزه‌های وحیانی قرآن و سنت اسلامی است که پیامبر با عمل و کردار خویش شالوده‌هایش را پی ریخته است. کسی که به دستورها و فرمان‌های الهی توجهی نکند و به آن‌ها عمل ننماید می‌بایست خود را آماده ورود به آتش دوزخ نماید. بنابراین در اندیشه ناب اسلامی و قرآنی اصلاحات در امت و جامعه اسلامی امری بایسته است که کوتاهی در آن پیامدی جز خشم خداوندی و عذاب آتش دوزخ نخواهد بود.

در آیات قرآن، واژه و اصطلاح اصلاحات در معانی چندی چون اصلاح در معنای نزدیک به احسان و یا ایمان و یا توبه، اصلاح در برابر افساد و اصلاح در برابر اضلال به کار رفته است که برای تبیین و بیان آن در این نوشتار تلاش می‌شود تا در حد امکان گوشه‌هایی از آن بازخوانی و تحلیل شود.

کاربردهای قرآنی اصلاحات
گاه اصلاح به معنایی به کار رفته است که نزدیک به معنای احسان است. به این معنا که در برخی از موارد مراد از اصلاح به معنای نیکویی به دیگران است که در برابر آن بدی و اسائه به دیگران قرار می‌گیرد. (لسان العرب ج 3 ص 179) کسی که در بهبود بخشیدن میان دو شخص و یا گروه فعالیت می‌کند به عنوان مصلح و محسن از او یاد می‌شود که بیانگر آن است که هدف، نیکی کردن به دیگران است. البته در این معنا نیز تفاوت‌هایی میان دو واژه وجود دارد که می‌توان آن را امری طبیعی دانست؛ زیرا به نظر می‌رسد که هیچ واژه‌ای را نمی‌توان در عربی یافت که مترادف به معنای واقعی کلمه باشند بلکه همواره تفاوت‌ها و تمایزهای ریز و دقیقی است که موجب می‌شود که دو واژه را از یک دیگر جدا سازد. در این جا نیز احسان و اصلاح هر چند به جهاتی یک مفهوم نزدیک به هم را بیان می‌دارند ولی تفاوت‌هایی نیز می‌توان در این میان یافت؛ زیرا احسان مطلق نیکی کردن به دیگران است؛ در حالی که مراد از اصلاح میان دو شخص نوعی از میان برداشتن نقص در کار است که موجب اختلاف میان دو شخص شده است. مصلح با شناسایی نقص می‌کوشد تا آن را کامل کرده و روابط میان آن دو را به نیکی بازسازی کند.

در آیاتی از قرآن مسئله اصلاحات با توبه آمیخته شده است و ارتباط تنگاتنگی میان آن دو برقرار شده است. از این رو از کسانی که توبه می‌کنند می‌خواهد که کارهای خویش را اصلاح کنند و نواقص آن را برطرف نمایند. برخی مراد از اصلاح را اعمال نیک و صالح دانسته‌اند که شخص پس از توبه آن را انجام می‌دهد تا توبه و بازگشت خود را نشان دهد و هر گونه شک و تردید را از دل‌ها بزداید؛ ولی برخی دیگر بر این باورند که مراد از اصلاحی که پس از توبه از اشخاص خواسته شده است همان توبه واقعی و راستین است. بنابر تفسیر نخست هنگامی که شخصی توبه کرد و عملی صالح انجام نداده درگذشت، نمی‌توان توبه او را واقعی و کامل دانست بلکه توبه‌ای ناقص است؛ ولی بنا بر تفسیر دوم شخص با توبه‌ای که می‌کند توبه‌ای واقعی کرده است و نیازی نیست تا آن را به عملی صالح کامل کند؛ چون به نظر ایشان توبه ارتباطی به عمل صالح ندارد؛ زیرا نفس توبه خالص از سوی شخص مصداقی از اصلاحاتی است که در قرآن به آن دستور داده شده است.

مشروط شدن توبه به اصلاحات در آیه 54 سوره انعام بیان شده است و به نظر می‌رسد که اگر شخصی توبه کند و پس از توبه‌اش عمل صالحی را انجام ندهد و بر گناه اصرار ورزد و یا اعمال واجب خود را انجام ندهد و حرام را ترک نکند، اصولاً چنین شخصی توبه نکرده است. (تبیان ج1 ص526)

اگر این مطلب درست باشد که توبه مشروط به عمل صالح است به معنای این خواهد بود که شخص می‌بایست پس از توبه به آموزه‌های قرآنی و اسلامی عمل کند که به معنای عمل صالح است. با این همه این گونه نیست که اگر در همان حال بمیرد و امکان انجام عملی را نیابد توبه او کامل نباشد؛ زیرا توبه امری قلبی است که خداوند به آشکار و نهان آگاه است و او می‌داند که آیا شخص توبه واقعی داشته و یا نداشته است. اما کسانی که زنده هستند در صورتی می‌توان پذیرفت که وی توبه واقعی کرده است که در کارها و اعمالش آموزه‌های دینی را مدنظر قرار دهد و بر پایه آن عمل کند.

نقش توبه همراه عمل صالح (یعنی عمل به آموزه‌های دینی) در برخی آیات به خوبی تبیین شده است. در آیات قرآن بیان شده است که هرگاه کسی یا جامعه‌ای به علت اعمال ناشایست و طغیان‌گری مستوجب عذاب و کیفر دنیایی و اخروی شده‌اند می‌توانند با توبه و عمل صالح خود را از شر و آسیب آن برهانند و خداوند به جهت توبه و کارهای شایسته از ایشان درمی‌گذرد. (نور آیات 4 و 5 و نیز نساء آیه 164)

این آیات و آیات دیگر به خوبی روشن می‌کنند که زمانی توبه مفید و سودمند خواهد بود که فرد آن چه را با اعمال زشت خویش تباه کرده، با توبه و اعمال نیک و صالح می‌تواند اصلاح کند و برای در امان ماندن از شر و بازگشت به گناه خود را به خدا واگذار کند. از این رو خداوند در آیه 146 سوره نساء تأکید می‌کند که با توبه و اصلاح عمل نیاز شدیدی انسان به خدا دارد تا در کنف حمایت او خود را از گناه و بازگشت به آن مصون دارد و از عصمت الهی برخوردار گردد. با این کار می‌تواند امیدوار باشد که در عمل خویش در آینده تنها خدا را در نظر خواهد گرفت و از شرک در عقیده و عمل رهایی خواهد یافت. از این رو در ادامه تأکید می‌ورزد که می‌بایست دین خویش را در آینده خالص گردانند و گرفتار شرک اعتقادی و عملی نشوند.

بنابراین می‌بینیم که چه سان ارتباط تنگاتنگی میان مفاهیمی چون احسان، توبه، عمل صالح و اخلاص برقرار می‌شود و مؤمن زمانی می‌تواند خود را مؤمن واقعی بداند که در مقام نظر و عمل از چنین خصلت‌ها و صفاتی برخوردار گردد. در آیات قرآن و آموزه‌های وحیانی و اسلامی میان عقیده و عمل پیوندی ناگسستنی برقرار شده است. پیوندی که بیانگر آن است که چه سان بینش و نگرش انسانی در عمل او تأثیرگذار است و یا عمل او می‌تواند اندیشه‌ای را تغییر و دگرگونه سازد. این تأثیر و تأثر میان عمل و عقیده موجب شده است که قرآن هرگاه از عقیده و ایمان سخن به میان آورد در همان حال بر عمل صالح نیز تأکید کند. آیات قرآنی که پس از ایمان از عمل صالح سخن به میان آورده آن چنان زیاد است که دیگر نیازی نیست برای اثبات ارتباط و پیوند میان آن دو به آیاتی اشاره شود.

قرآن به ارتباط میان تقوا و عمل صالح نیز اشاره می‌کند. می‌دانیم که تقوا مسأله علم و عملی است که در دو حوزه علم و عمل قرار می‌گیرد. از سویی مسأله نظری و قلبی است و از سویی مسأله عمل است. از این رو می‌توان ارتباط محکم و استوار میان تقوا و عمل صالح را نیز دریافت. ناگفته نماند که میان عمل صالح و تقوا و اخلاص و ایمان با اصلاحات ارتباطی محکم وجود دارد؛ زیرا کسی که خود را نساخته و به ایمان درست و تقوا و عمل صالح دست نیافته باشد، نمی‌تواند اقدام به اصلاح در دیگری و یا جامعه نماید؛ زیرا «ذات نایافته از هستی بخش / کی تواند که شود هستی بخش». انسان پیش از آن که به اصلاحات اقدام ورزد، می‌بایست خود شخصی کامل و صالح باشد؛ با ایمان و عمل صالح و تقواست که شخص خود را می‌سازد و به صلاح می‌گراید و می‌تواند دیگری و جامعه را اصلاح کند و از فساد و تباهی و نقص رهایی بخشد.

در آیه 93 سوره مائده و نیز آیه 70 و 71 سوره احزاب به نقش مقدمی تقوا و ایمان و عمل صالح برای اصلاحات اشاره شده است. در این آیات رابطه ملازمه‌ای میان آن‌ها تبیین گردیده است. آیه 70 و 71 سوره احزاب بیان می‌کند که پای‌بندی انسان به نیکوکاری موجب می‌شود تا شخص به اصلاح اعمال کشانیده شود.

اصلاح و اضلال
قرآن گاه اصلاح را در برابر اضلال قرار می‌دهد (محمد آیه 1 و 2) که این کاربرد قرآنی همانند قرار دادن ایمان در کنار اصلاح است. به این معنا که هر مؤمنی می‌بایست در کارهای خویش صالح باشد و اعمال صالح را انجام دهد و در حق دیگران نیکی و احسان و اصلاح را رویه زندگی خویش قرار دهد. کسی که اهل اصلاح است با اضلال و گمراهی میانه‌ای ندارد. بنابراین اهل اصلاح هرگز اهل اضلال و گمراه‌سازی دیگری نیست و یا کسی که اهل اضلال است، میانه خوبی با اصلاحات ندارد. یادکرد اضلال در کنار اصلاح گویای آن است که کفر و حق ستیزی سبب نابودی اعمال نیکو شده و ایمان را از میان می‌برد.

اصلاح و افساد
بیشترین کاربرد واژه اصلاح در سال‌های اخیر در برابر واژه افساد است. این واژه در قرآن نیز چنین است و قرآن گاه اصلاحات را در برابر واژه افساد به کار می‌برد. در آیه 81 سوره یونس، حضرت موسی(ع) خطاب به ساحران می‌فرماید که خداوند عمل مفسدان را اصلاح نمی کند: «ان الله لایصلح عمل المفسدین

علامه طباطبایی (ره) معتقد است که صلاح و فساد دو امر متقابل و ضدیکدیگرند و سنت الهی بر آن است که اثر متناسب و ویژه هر یک از صلاح و فساد را بر صالح و فاسد مترتب کند و اثر عمل صالح، سازگاری و هماهنگی با سایر حقایق عالم و اثر عمل فاسد، ناسازگاری با سایر حقایق عالم است. پس این پدیده استثنایی به طور طبیعی بر اثر واکنش سایر اسباب عالم با همه قوا و وسایل مؤثرش، محکوم به نابودی است. بنابراین باطل در نظام آفرینش پایدار نیست و دوام نمی یابد و سرانجام جهان رو به اصلاحات و آبادی و بهبودی است: «والله لایهدی القوم الظالمین» (خداوند گروه ستمکاران را هدایت و رهنمون نمی سازد) (بقره آیه 258) و نیز می‌فرماید: «ان الله لایصلح عمل المفسدین» (خداوند عمل افسادکنندگان را اصلاح نمی کند.) (یونس آیه 81) نگاه کنید: المیزان ج 10 ص 110.

بنابراین انسان که بخشی از هستی و آفرینش است از این قانون کلی بیرون نیست. پس اگر بر پایه هدایت فطری خود عمل کند به خوشبختی و سعادتی که برای او مقدر شده است، می‌رسد و اگر از حدود الهی تجاوز کند و در زمین فساد و تباهی نماید در آغاز گرفتار بلا و رنج و گرسنگی و مانند آن شود (روم آیه 41) و در نهایت به جایی می‌رسد که گرفتار عذاب استیصال می‌شود و در همین دنیا عذاب او را می‌گیرد و همانند قوم فرعون و لوط و ثمود و عاد نیست و نابود می‌شود. (هود آیه 117)
سنت الهی و جبر تاریخی بر این است که در نهایت این انسان‌های مؤمن و معتقد و یکتاپرستان هستند که زمین را به عنوان وارثان به ارث خواهند برد؛ زیرا انسانی که صالح شد و در کارهایش عمل صالح را پیشه خود می‌کند با نظام عمومی جهان سازگار و هماهنگ می‌شود و با این اعمال صالح، زمین را برای زندگی طیب و صالح آماده می‌سازد و در نهایت نیز خود وارث همین زمین می‌شود که در جهت صلاح قرار گرفته است. (بقره آیه 11)

                                                                                                                                                                         


 

عدالت و امیرالمؤمنین(ع)


عدالت و امیرالمؤمنین(ع)

یکی از محورهای عمیق اصلاحات در فرهنگ اسلامی و سیره علوی(ع)، موضوع عدالت اجتماعی است. عدالت از ارکان سعادت انسان‌هاست. در سایر عدالت، روابط اجتماعی و سیاسی برقرار و پایدار خواهد ماند. یکی از محورهای اصلی اصلاحات در سیره آن بزرگوار تأکید بر اجرای عدالت بود و عدالت‌خواهی آن بزرگوار، موجب شهادت آن حضرت شد. دوستداران آن امام مظلوم باید هرچه بهتر و بیشتر در جهت شناخت عدالت و تحقق عدالت تلاش کنند و پیروان و شیعیان راستینی برای او باشند که پیامبر(ص) فرمود: علی و شیعته هم الفائزون1. آری علی و پیروان واقعی آن حضرت،‌ پیروز واقعی‌اند. اکنون با توجه به این موضوع مهم نگاهی داریم به مفهوم عدالت و راه‌های گسترش و تحقق آن در جامعه اسلامی و کشور عزیزمان، ‌باشد تا چراغ راهنمایی باشد برای همه عدالتخواهان و شیفتگان امام و عدالت انشاءالله.
ادامه مطلب ...

زندگینامه سید وسالار شهیدان امام حسین(ع)


زندگینامه سید وسالار شهیدان امام حسین(ع)

دومین فرزند برومند حضرت علی و(1) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، که درود خدا بر ایشان باد، در خانه وحی و ولایت چشم به جهان گشود.

چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام (ص ) رسید، به خانه حضرت علی (ع ) و فاطمه را فرمود تا کودکش را بیاورد. اسما او را در پارچه ای سپید (2) (س ) آمد و اسما پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد، آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ (3) او اقامه گفت . به روزهای اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش ، امین وحی الهی ، جبرئیل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) چون علی برای تو بسان هارون (5) که به عربی (حسین ) خوانده می شود نام بگذار. (4)برای موسی بن عمران است ، جز آن که تو خاتم پیغمبران هستی .

و به این ترتیب نام پرعظمت "حسین " از جانب پروردگار، برای دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندی را برای کشت ، و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موی سر او (6) فرزندش به عنوان عقیقه (7) نقره صدقه داد.

ادامه مطلب ...